logo-slogo-slogo-slogo-s
  • خانه
  • درباره کلینیک
  • خدمات درمانی
    • گفتار درمانی
    • لکنت زبان
  • تماس با ما
  • مجله لکنت نگاه نو
    • بخش علمی لکنت
    • رویدادها و فعالیت‌ها
    • گزارشات مراجعین
    • دانستنی ها
    • پادکست ها
✕

تجربه درمانی مادر محمدعلی قسمت هفتم

  • خانه
  • مجله لکنت نگاه نو
  • گزارشات مراجعین
  • تجربه درمانی مادر محمدعلی قسمت هفتم
گفتار درمانی کلینیک نگاه نو
تجربه درمانی مادر محمدعلی قسمت ششم
مرداد ۸, ۱۴۰۲
گفتار درمانی
تجربه درمانی مادر محمدعلی قسمت هشتم
مرداد ۸, ۱۴۰۲

تجربه درمانی مادر محمدعلی قسمت هفتم

مرداد ۸, ۱۴۰۲
  • گزارشات مراجعین

تا اینجا مراحل درمانی رو قبل از آشنایی با آقای دکتر و نحوه انجام تمرینات رو بعد شروع درمان گفتم. اما روند لکنت محمدعلی در مدت […]

درمان لکنت زبان

تا اینجا مراحل درمانی رو قبل از آشنایی با آقای دکتر و نحوه انجام تمرینات رو بعد شروع درمان گفتم. اما روند لکنت محمدعلی در مدت ۲۵ ماه چطور بود؟ همان‌طور که گفتم محمدعلی بعد چند روز از شروع تمرینات لکنت به صفر رسید اما مجددا بالا رفت تا به ۷ رسید. هی نوسان می‌کرد به زور در عرض ۲ ماه می‌اومد روی ۳. یهو در چند روز می‌رفت روی ۵. طوری که یکسال از درمان می‌گذشت هنوز محمدعلی روی ۶ بود و حتی قفل‌هایش برطرف نشده بود. علتش هم نقص توجهش بود.

بعد یکسال از شروع درمان آقای دکتر صلاح دونستند برای کامل شدن ادامه درمان، درمان رو با همکاری جناب آقای شفیعی ادامه دهند. . درمان ما با جناب آقای شفیعی به صورت مشاوره تلفنی بود. آقای شفیعی در جلسه اول مشاوره به من خیلی امید دادند گفتند که «من کمکتون می‌کنم تا محمدعلی خوب بشه» انگار دنیا رو بهم دادند. خیلی خوشحال بودم…دیگه مطمئن بودم با همکاری دو درمانگر زبده و ماهر در زمینه لکنت پسر من به کمک خدا خوب میشه. در مدت ۶ ماه تمرینات ما زیاد بود. من تمرینات دو درمانگر رو انجام می‌دادم (۱۴ تایم)

طوری که یک تایم تمرینات ما به مدرسه پسرم کشیده شد. . من با معلمش حرف زدم تمرین رو توضیح دادم و جایزه خریدم که بعد تمرین به محمدعلی بدهد. و خانم معلمش خیلی خوب همکاری کرد. خدا ازش راضی باشه. اینم بگم من قبل از شروع مدارس معلمش رو در جریان گذاشتم و کتاب راهنمای لکنت رو براش کادو دادم.

بعد ۶ ماه از مشاوره تلفنی با آقای شفیعی مجددا آقای دکتر برزگر ادامه درمان رو خودشون به عهده گرفتند. در ۱۷ بهمن ۹۷ آقای دکتر تمرین جدیدی دادند که اون تمرین خیلی موثر بود و باعث شد درجه لکنت روز به روز پایین بیاد. قفل‌ها کم و کمتر شد تا ۲۷ اسفند ۹۷ در کمال ناباوری من صفر شد. تا اینکه در ۲۳ مرداد ۹۸ به تثبیت رسید. من از تثبیت رسیدن محمدعلی خبر نداشتم چون آقای دکتر در گروه ثبت تمرین نوشته بودند. . ناگهان بعد از ظهر روز ۲۳ام که گروه رو چک می‌کردم پیام‌های تبریک اعضا رو دیدم.

خیلی خوشحال شدم خبری شنیدم که ۲۶ ماهه انتظار کشیدم وقت گذاشتم انرژی گذاشتم. خیلی سعی کردم همگام با درمانگر بشم. بالاخره آنروز با زحمات فراوان آقای دکتر وارد دوره تثبیت شدیم. چند دقیقه دور اتاق چرخیدم از شوق گریه کردم به همسرم زنگ زدم. دخترم پسرم بغل کردم خلاصه نمی‌دونستم چیکار کنم چی بگم. فقط خدا رو شکر می‌کردم.

جا داره از کمک‌های همسرم در این مدت صمیمانه تشکر کنم. بابای خوب و با حوصله و فداکاری در این مدت درمان برای پسرمون محمدعلی بود. روزایی که از سر کار می‌آمد و به شدت خسته بود با محمدعلی بازی می‌کرد حرف‌هاشو خوب گوش می‌داد و محیط کاملا آرامی رو براش فراهم می‌کرد.

در مدت درمان روزایی بود من کاملا متاصل بودم و نگران. اما موقع ورود به خونه تشخیص می‌داد و می‌گفت نگران نشو محمد علی خوب میشه. این تمریناتی که ما باهاش می‌کنیم به سنگ بگی تکون میخوره چه برسه محمدعلی… همیشه به من امید می‌داد روحیه می‌داد. تا جایی که می‌توانست قسمتی از بار تمرینات رو به دوش می‌کشید.

الانم تمرین و قصه آخر شب مال باباست. دست محمدعلی رو می‌گرفت و به قصه‌اش با کمال آرامش گوش می‌داد. خیلی شب‌ها هست می‌بینم موقع خواب نیم ساعت فقط با محمدعلی شمرده حرف می‌زد و به حرف‌هاش کاملا گوش می‌داد تا به خواب بره.

در ضمن در این مدت درمان از دختر ۱۲ سالمون غافل نبود که مبادا در اثر توجه زیادی به پسرمون از اون غافل بشیم. برای اونم وقت می‌گذاشت بعد خروج از کلاس‌های متفرقه دنبالش می‌رفت. تو ماشین ساعت‌ها باهاش حرف می‌زد و به حرف‌هاش گوش می‌داد. بازار می‌برد و می‌گرداند. تا اونم احساس رضایت کنه. چون دخترمون خیلی دوست داره با باباش بیرون بره و دوست داره خودش و باباش با هم باشن.

چون میگه محمدعلی نمیذاره با بابام حرف بزنم. من یک شب خیلی خسته بودم منتظر محمدعلی بودم بیاد تمرین آخر شب رو انجام بدیم. خوابم گرفته بود. یهو از خواب پریدم. سراسیمه به همسرم گفتم محمدعلی کو. وای خوابید. تمرینش موند آخه. گفت نگران نباش با هم انجام دادیم. انگار دنیا رو بهم دادن. خیلی خوشحال شدم واقعا همسرم دستش درد نکنه از این همراهی طولانی مدت.

پست‌های مرتبط

درمان لکنت
شهریور ۳۰, ۱۴۰۴

مسیر درمان لکنت: داستان‌های واقعی از والدین و تجربیاتشان(تجربه ۲۸)

درمان لکنت
شهریور ۲۶, ۱۴۰۴

مسیر درمان لکنت: داستان‌های واقعی از والدین و تجربیاتشان(تجربه ۲۷)

درمان لکنت
شهریور ۲۰, ۱۴۰۴

مسیر درمان لکنت: داستان‌های واقعی از والدین و تجربیاتشان(تجربه ۲۶)

کلینیک نگاه نو در سال ۱۳۹۶ تاسیس شد. این مرکز در زمینه ارزیابی مشاوره و درمان اختلال لکنت به صورت تخصصی و همچنین سایر اختلالات گفتار و زبان و کاردرمانی در کودکان و بزرگسالان می‌باشد.

پیوندها
  • گفتار درمانی
  • لکنت زبان
  • درخواست مشاوره
  • درباره کلینیک
  • اینستاگرام کلینیک
اطلاعات تماس

تلفن: ۰۹۱۳۵۳۶۳۵۵۷

۰۳۵۳۵۲۴۹۳۶۹

ایمیل: info@clinic-negaheno.com

آدرس: یزد بلوار دولت آباد کوچه دهم پلاک ۲۴۲ گفتاردرمانی و کاردرمانی نگاه نو

ساعت پاسخگویی: شنبه تا پنجشنبه از ساعت ۱۵ تا ۲۰:۳۰

طراحی سایت و سئو توسط هینزا