۱۲. به نظر شما کدام تغييرات محيطي در مسير درمان، تاثير بيشتري داشته‌اند؟

زمان کافي براي صحبت‌هاي پسرم مي‌گذاشتم و در انجام بعضي فعاليت‌ها نظر پسرم را مي‌پرسيدم و مسئوليت‌هاي گوناگون که در توان پسرم بود برعهده‌اش مي‌گذاشتم تا احساس اعتماد به نفس کند. سرعت و شتاب را تا جايي که امکان‌پذير بود از جريان زندگيمون دور کردم مخصوصا سرعت در گفتار خودم را کم کرده بودم. نقاط قوت فرزندم را مي‌ديدم و آن‌ها را مورد تشويق قرار مي‌دادم. قانون گذاشته بودم که موقع حرف زدن نوبت در صحبت را رعايت کنيم و هنگام صحبت، حرف‌هاي يکديگر را قطع نکنيم.

۱۳. به نظر شما کدام تغييرات رفتاري از سوي خودتان در مسير درمان، تاثير بيشتري داشته‌اند؟

بعد از مطالعه سبک‌هاي فرزندپروري و چگونگي رفتار با فرزندان متوجه شدم سبک تربيتي که با پسرم داشتم قاطع اما نامهربان است يعني زماني‌که مي‌خواستم امر و نهي کنم صحبت‌هاي من با صداي بلند و گاهي با ناراحتي و عصبانيت بود. يک مدت شبانه‌روز رفتار خودم را مورد ارزيابي قرار داده بودم تا بتونم اين نامهرباني را به مهرباني تبديل کنم و اين موضوع باعث شده بود فضاي ارتباطي بين ما آرام و ايمن‌تر شود. طي دوسال که فرزند دومم به دنيا آمده بود و از طرفي خودم شاغل بودم وقت گذاشتن اختصاصي براي پسرم کاملاً کم‌رنگ شده بود و سعي کردم حتما يه تايم اختصاصي در شبانه‌روز براي بازي يا صحبت در مورد موضوعاتي که پسرم علاقه داشت بذارم و اين باعث شد صميميت و نزديکي و تعامل بين من و پسرم بيشتر شود.

۱۴. چه مدت زمان طول کشيد تا شريک فعالي در درمان کودکتان شويد؟

زماني که دانش و اطلاعات درستي از درمان لکنت (از طريق ورودم به گروه‌هاي تلگرامي که قبلاً بيان کردم) بدست آوردم و درمان را با درمانگر متعهد و با تجربه در زمينه لکنت شروع کردم، به باور قلبي رسيده بودم که تنها راه درمان لکنت پسرم گفتار درماني و اجراي مو به مو ي تمرينات گفتاري و دستورات درمانگر پسرم است و سعي کردم از همان ابتداي شروع درمان شريک فعالي در درمان پسرم باشم، که خدارو شکر نتيجه‌بخش هم بود.

۱۵. چه عواملي باعث شد تا درمان کودکتان با سرعت بيشتري جلو برود؟

پيگيري منظم جلسات گفتار درماني و اجراي صحيح و مداوم تمرينات گفتاري که درمانگر ارائه مي‌کردند. از زمان شروع درمان اصولي پسرم اولويت اول برنامه روزانه من، برنامه‌ريزي براي اجراي صحيح و تاثيرگذار تمرينات گفتار درماني پسرم بود. در کنار تشويق‌هايي که متناسب با علاقه پسرم بود. سعي مي‌کردم زمان تمرين خيلي جذاب باشد تا پسرم از تمرين روزانه خسته نشود و تمرينات در روند درمان تاثيرگذار باشد.

۱۶. قبل از شروع درمان فرزندتان، چه ميزان به موثر بودن درمان اميدوار بوديد؟

بعد از اينکه اطلاعات صحيحي از راه درمان لکنت به دست آوردم، يقين داشتم که تنها راه درمان لکنت گفتار درماني است البته زير نظر درمانگر حاذق و با تجربه و متعهد و دلسوز و چون در استان خودمان به چند درمانگر مراجعه کرده بودم و نتيجه نگرفته بودم، با وجود اينکه درمان غيرحضوري سختي‌هاي زيادي دارد ترجيح دادم درمان پسرم را به صورت غير حضوري و در استان ديگري اما زير نظر درمانگر باتجربه شروع کنم

۱۷. چه مدت‌زمان طول کشيد تا لکنت کودکتان درمان شود؟

لکنت پسرم بعد از چهار ماه صفر شد اما پسرم در کنار لکنت مشکل تلفظ در بعضي حروف و تندگويي در گفتار هم داشت، و اين مشکلات باعث شد دوره تثبيت طولاني‌تري (بيشتر از دو سال) بگذرونيم تا اين مشکلات گفتاريش هم برطرف شود.

۱۸. چه اقداماتي براي جلب همکاري کودکتان جهت اجراي تمرينات گفتاردرماني انجام داده‌ايد؟

با توجه به سن پسرم که مدرسه رو بود، اول از همه زمان تمرين کردن را با نظر فرزندم برنامه‌ريزي کرده بوديم و اکثر اوقات قبل از تمرين با هم بازي‌هايي که پسرم پيشنهاد مي‌داد انجام مي‌داديم، در حين تمرين هم سعي مي‌کردم تشويق‌هاي کلامي زيادي به کار ببرم. در طول روز هم به روش‌هاي مختلف از تلاش پسرم در اجراي تمرينات و به کار بردن شيوه‌هاي گفتاري قدرداني مي‌کردم مثلاً مي‌گفتم امروز هر غذايي که پسرم دوست داره درست مي‌کنم يا امروز پارکي که پسرم دوست داره مي‌ريم، يا امروز خونه هرکي که پسرم بگه مي‌ريم چون مي‌ديدم براي تمرينات گفتاري‌اش خيلي تلاش مي‌کند و پايان هر هفته به خاطر تشويق شدن پسرم جايزه‌اي تهيه مي‌کردم.

۱۹. به نظر شما چقدر برنامه‌هاي درماني لکنت در گفتاردرماني روي کاهش و درمان لکنت موثر بوده‌اند؟

به نظر من تنها و تنها راه درمان لکنت فقط و فقط گفتار درماني هست، البته تحت نظر درمانگر با تجربه در زمينه درمان لکنت و اجراي صحيح و روزانه تمرينات گفتاري. به خانواده‌ها پيشنهاد مي‌کنم براي درمان لکنت فرزندانشان راه‌هاي ديگري را امتحان نکنند و سريعا به دنبال درمانگر حاذق باشند و درمانشون رو شروع کنند چون اين کار باعث مي‌شود زمان طلايي درمان فرزندشان را از دست ندهند و لکنت در فرزندشان مزمن نشود و باعث ميشه فرزندشان زودتر درمان بشود.

۲۰. چه مشکلاتي در مسير درمان فرزندتان پيش رويتان بوده است؟

يکي از مشکلات عمده ما اين بود که براي درمان فرزندم به درمانگر در يک استان ديگه مراجعه مي‌کرديم. اين موضوع علاوه بر اينکه وقت و انرژي و هزينه بر بود بايد توصيه‌هاي جلسات غير حضوري را به خوبي در درمان پسرم به کار مي‌بردم. از طرفي من شاغل بودم، بايد براي درمان فرزندم به درستي مديريت زمان مي‌کردم تا خداي ناکرده لطمه‌اي به درمان فرزندم وارد نشود، اما الان که پسرم خوب شده همه آن سختي‌ها و مشکلات خاطره شده و احساس رضايت و خوشحالي مي‌کنم که با وجود مشکلات درمان پسرم را پيش بردم و پسرم درمان شده است.

۲۱. به نظر شما چه عواملي باعث ايجاد نوسانات لکنت (بالا و پايين شدن درجه لکنت) در حين درمان لکنت کودکتان شده است؟ براي کاهش يا رفع آن چه اقداماتي را انجام داده‌ايد؟

در حين درمان لکنت پسرم نوسانات غيرطبيعي رخ نداد، و درجه لکنت فرزندم آرام آرام سير نزولي داشت تا به صفر رسيد.

۲۲. سهم خودتان و درمانگر فرزندتان را در درمان کامل لکنت فرزندتان چقدر مي‌دانيد؟

والد بايد آگاه باشد و اطلاعات کافي و درستي از درمان لکنت داشته باشد تا بتواند تمرينات گفتاري را با کيفيت پيش ببرد و در مسير درمان همراه در درمان فرزندش باشد و هيچ‌گاه جلوتر يا عقب‌تر از توصيه‌هاي درمانگر عمل نکند و از طرفي درمانگر هم در زمينه درمان لکنت بايد با تجربه و حاذق باشد و دوره درمان لکنت مراجع خود را به خوبي مديريت کند. من در درمان پسرم علاوه بر اينکه خودم اطلاعات درستي به لطف اساتيد داشتم، سعي مي‌کردم توصيه‌هاي درمانگر پسرم را بدون کم و کاست اجرا کنم و البته درمانگر دلسوز و حاذق هم در کنارمان بود که تا پايان عمر مديون ايشون هستم.

۲۳. بهترين و بدترين لحظات و خاطراتي را که در دوران درمان لکنت فرزندتان به ياد مي‌آوريد، شرح دهيد؟

بهترين و شيرين‌ترين خاطره اين بود که بعد از يه مدت تلاش و پشتکار و تحمل سختي‌ها، پسرم بدون لکنت و روان صحبت مي‌کرد و در حين انجام تمرينات گفتار درماني هم لحظات شيرين زيادي داشتيم. اما خاطره بد من اين بود که پسرم از من سوال مي‌پرسيد چرا خداوند لکنت را آفريده؟ و چرا اين مشکل براي من بوجود آمده؟ و قانع کردن و پاسخ به اين سوالش با توجه به سن پسرم من رو ناراحت مي‌کرد.

۲۴. آيا به جز جلسات گفتاردرماني از راهکارهاي ديگري استفاده کرده‌ايد؟ (مثلا توجه به غذاهاي کودک) نتيجه‌ي حاصل را نيز توضيح دهيد.

خير، زمانيکه با آگاهي و تحت نظر درمانگر حاذق درمان را شروع کردم فقط و فقط تمرکزم در اجراي صحيح و با کيفيت تمرينات گفتاري فرزندم بود و هيچ راهکار ديگري به کار نبردم.

۲۵. با توجه به موفقيت حاصل شده در درمان لکنت فرزندتان، چه توصيه‌هايي به والدين ساير کودکان داراي لکنت در جهت بهبود شرايط دلبندشان مي‌کنيد؟

در وهله اول به دنبال درمانگر حاذق و با تجربه باشند و درمان فرزندشان را در هر سني هست سريع شروع کنند و يقين و باور داشته باشند که لکنت درمان دارد و با وجود سختي‌هاي درمان و طولاني شدن مدت زمان درمان خسته و نااميد نشوند و مطمئن باشند که بعد از سختي آساني است و هيچ‌گاه دوره درمان فرزند خود را با بچه‌هاي ديگر مقايسه نکنند چون با توجه به نوع لکنت هر فرد، زمان درمان هم متفاوت خواهد بود.

۲۶. براي درمانگراني که در زمينه‌ي درمان لکنت کار مي‌کنيد، چه پيشنهادات و توصيه‌هايي داريد؟

همان جلسه اول يک سري اطلاعات عمومي مثلاً در مورد روند درمان، مدت زمان دوره درمان و دوره تثبيت براي آگاهي خانواده‌ها در اختيارشان قرار دهند که با آگاهي کامل بتوانند درمان را شروع کنند.

۲۷. چنانچه موضوعي از نظر شما مهم بوده اما در سوالات به آن اشاره نشده است لطفا در اينجا بيان کنيد.