

این متن به واکنش اولیه والدین نسبت به لکنت فرزندانشان پرداخته و نشان میدهد که انکار، پذیرش و تلاش برای درمان چگونه در مسیر این تجربه نقش داشتهاند. والدین با استرس، احساس گناه و امید به درمان، از مسیرهای مختلفی همچون گفتاردرمانی و مشورت با متخصصان عبور کردهاند تا بهترین راهحل را بیابند.

سلام وقت بخیر
برای من اینطور بود که اول نمیخواستم بپذیرم که این تکرار ها لکنت زبان هست و دنبال تایید یا انکارش از بقیه بودم که خب متاسفانه بقیه هم انکار میکردن و میگفتن کوچیکه درست میشه
اما بعد از یک مدت که تکرار ها زیاد شد از خواب بیدار شدم اول حسابی سوگواری کردم و بعد بلند شدم و دنبال درمان گشتم
خدا رو شاکرم که آقای دکتر رو سر راه ما قرار دادن سلام وقت بخیر اولین بار وقتی متوجه لکنت آراد شدم واقعا دنیا رو سرم خراب شد چون پدر و برادرم و بیشتر پسر خاله هام لکنت داشتن و هیچکدوم درمان نشدن فقط یه خواهر زاده ام در عرض یه سال خود به خود لکنتش درست شد از همون روز توی نت سرچ کردم و اولین مراجعه ام به روان شناس کودک بود و نتیجه ایی نداشت و این وسط خودمم انکار میکردم و به امید معجزه و بعد ۱ سال و نیم که به قفل و فشار …. رسید به گفتار درمانگر مراجعه کردم و باز نتیجه ایی نداشت و این بار به خودم اومدم سال بعد باید مدرسه بره در عرض یک هفته سرچ در نت با کلینک نگاه نو آشنا شدم من خیلی ناااااااراحتم شدم خیلی و وافعا قبولش برام سخت بود
لکنت که میکرد عصبی میشدم
اتفاقا فوری دنبال درمان بودم ولی چندتا دکتر بهم گفتن کوچیکه درست میشه و یک سالی صبر کردم ک درست نشد ک نشد
و شروع ب درمان کردم با درمانگری ک کارشون خوب نبود و اوضاع بدتر شد
و بعد با شما آشنا شدم و درمان با لکنت و قفل رو شروع کردیم
و البته میدونستم زمینه ارثی داره ولی فکر نمیکردم دخترمن دچارش بشه
و چیزی ک فهمیدم اشتباه بود برای بچه ک حرف نمیزنه کارتون انگلیسی گذاشتن،حرف زدن تو خونه ب زبان مادری و محیطی ک فارسی بود و باهاش فارسی حرف میزدن
اینها لکنت رو شدیدتر کرد
با سلام
ما چون توی خانواده داشتیم دختر خواهرم و شیراز گفتار درمانی برده بود و خوبم شده بود که البته به نظرم درمان خود به خودی بوده منم بردم شیراز همون گفتار درمانی و چندسال زیر نظر بودیم و تو یه دورههایی لکنت صفر میشد و دوباره برمیگشت و تو همون دوره های صفر بودن ترخیص مون کرد و گفت دیگه نیازی نیست به ادامه درمان و چندسال متاسفانه بدون درمان تا اینکه خدمت شما رسیدیم… از یک ماه بعد از شروع لکنت به گفتاردرمانی مراجعه کردیم که همزمان با شروع کرونا بود……جاهای مختلفی تو شیراز رفتیم که نتیجه نگرفتیم و تازه با شما آشنا شدیم به امید درمان کامل
سلام وقت بخیر
شهریور ۱۴۰۱ ما متوجه شدیم.زمینه ارثی نداشتیم. تا اون موقع اصلا راجع به این موضوع هیچی نمیدونستم. بسیار شوک شده بودم مامانم بهم اولین اخطار و داد کلی باهاش دعوا کردم که روی بچه من عیب میزاری بعد که بیشتر تنها میشدیم بیشتر خودشو نشون میداد و من قلبم فشرده میشد ما از طرف مهد سامیار باخانم دکتر صفری آشنا بودیم و ایشون اقای دکتر برزگر بهمون پیشنها دادن. با اقای دکتر برزگر عزیز مشورت کردیم و درمان شروع شد هیچ درمان دیگری در کنارش نداشتیم و از پاییز ۱۴۰۱ تا به امروز در خدمت ایشون هستیم . اوایل خیلی خیلی استرس داشتم ولی کم کم کامل اعتماد کردم و هروقت خسته میشدم اولین ویس سام گوش میدم و پیشرفت ش من وادار میکنه ادامه بدم تا با افتخار ماهم ترخیص بدیم به امید روزی که همه ترخیص بشن
سلام زماني كه لكنت ساميار شروع شد با اينكه هيچ شناخت واشنايي در مورد لكنت نداشتيم اما متوجه شديم اين تكرار ها لكنت هست و سريع شروع كرديم به سرچ كردن در موردش و همونجا بود كه متوجه شديم بايد به گفتار درماني مراجعه كنيم و من پس فرداش وقت ارزيابي گرفتم چون فرداش جمعه بود
دچار شوك شديد شدم جوري كه روزي صد بار ارزوي مرگ ميكردم
اينكه ميگم ارزو در حد حرف نيست واقعاً دوست داشتم نباشم و پسر مو اينطوري نبينم
الان كه فكر ميكنم شايد خيلي خيلي چيزها و كارها رو امتحان كردم كه باتوجه به اگاهي الانم ميفهمم همشون تنها ذره اي روي لكنت تاثير ندارن
ولي در كنارشون هيچ وقت از گفتار درماني غافل نبودم وبدون تمرين سپري نشد
سلام به همگی… من اوایل اصلا متوجه لکنت سپهر نبودم چون فقط کلمه من من رو تکرار میکرد اما بعد لکنتش بیشتر خودشو نشون داد. ما توی شهرستان هستیم وهمینجا دو تا گفتاردرمانی متفاوت بمدت پنج ماه بردیم اما فایده ای نداشت و از اسفند لکنتش خیییلی خودشو نشون داد من دچارپانیک عصبی و افسردگی شدم وشروع به درمان با قرص کردم چون همش نگرانی از آینده داشتم و دارم و بعد تصمیم گرفتیم به یه مرکز درست حسابی مراجعه کنیم یکماه گذشت که به لطف خدا بطوراتفاقی توی اینستاگرام با کلینیک نگاه نو آشناشدیم واز اواسط فروردین درمان رو شروع کردیم…
✨ فرزند شما شایسته یک گفتار روان و بدون استرس است! 🌈 در کلینیک نگاه نو، با ارائه روشهای نوین و تخصصی، به درمان لکنت زبان کودک سه ساله شما کمک میکنیم. تیم متخصص ما با ارزیابی دقیق و برنامهریزی شخصیسازیشده، در کنار شماست تا فرزندتان به اعتماد به نفس و مهارتهای ارتباطی مطلوب دست یابد. 🗣️👶 امروز با ما تماس بگیرید و نخستین قدم را به سوی یک آینده روشن برای کودکتان بردارید! 💬✨
سلام به همه دوستان ….
ما حدودا دوسه هفته بعد از اولین علایم به گفتار درمان مراجع کردیم نزدیکترین گفتار درمان رو پیدا کردم و هفته ای سه جلسه صهبارومیبرم که حدودا شش ماه بعدش صهبا کامل خوب شد اما چند ماه بعد دوباره برگشت چون دوره تثبیت نداشت بعداز اون چندین گفتار درمان مراجعه کردیم و چن سال از طلایی تربن سالهارو از دست دادیم… من بعدها فهمیدم دختر عمو و نوه عمو خودم دچار لکنت بودن و خود ب خود خوب شدن اوایل خودمو مقصر میدونستم و عصبی میشدم اما فهمیدم این حسا و کارا فایده ای نداره باید دمبال راه چاره باشم که خوشبختانه مامان مهرسا جان اقای دکترو به مامعرفی کردن
سلام و عرض ادب.
پسر من خیلی زود شروع به حرف زدن کرد و خیلییی شیرین و بانمک صحبت میکرد و مثل بزرگترها و با اداب . ما همش فکر میکردیم چون کلمات ثقیل استفاده میکنه نمیتونه مدیریت کنه و بعد هم که متوجه تکرار شدیم بدنبال درمان از این دکتر به اون دکتر تو شهرمون همه گفتن بزرگتر بشه برطرف میشه .
و من عذاب وجدان داشتم که چه کردم بچه اینطور شده و همش نگران این بودم که زمان از دست بره و من کوتاهی کرده باشم .
با سلام
اولین بار با کلمه خاله که می گفت ، تکرار می کرد خا خا خاله . ما فکر کردیم به این دلیل که تازه یاد گرفته حرف خ رو تلفظ کنه اینطور میگه ، تا این که دیدیم توی چند روز حروف دیگه رو هم همینطور تلفظ می کنه ، متوجه شدیم یه ایرادی هست اما فکر نمی کردیم لکنت طولانی مدت داشته باشه . از یه مشاور همون ایران سوال کردیم گفتن به خاطر دو زبانه بودن احتمالا این مشکل رو داره ، سه ماه صبر کنید اگر خوب نشد برای درمان اقدام کنید . وقتی هم برگشتیم اینجا رفتم گفتار درمان ، ایشون هم گفت بسیار باهوشه اما هنوز خیلی کوچکه برای این که بتونیم تشخیص بدیم و درمان کنیم . سه ماه دیگه اگر باز هم لکنت داشت بیاریدش . بعد از اون تا ۶ ماه خوب بود و دوباره باشنیدن موزیک غمگین شروع به گریه کرد و دوباره تکرارها شروع شد. دو سه هفته بود و باز برطرف شد تا نهایتا وقتی نزدیک به چهار سال داشت لکنت همراه با قفل برگشت و اونجا بود که من وقتی دیدم هر چی تلاش می کنه حرف بزنه نمی تونه اشکم در اومد و بالاخره چند ماه بعدش ما به واسطه آقای شفیعی با دکتر برزگر آشنا شدیم و درمان رو شروع کردیم . لکنت ما رو فریب داد با برطرف شدن خودبخودش به مدت چند ماه و برگشت کوتاه مدتش ، که باعث شد واقعا درمان اصولی رو دیر شروع کنیم ، اگر چه همون دو سه روز اول خواستیم اقدام کنیم اما گفتار درمان کاربلد پیدا نکردیم . يه چيز جالب يادم اومد
همون اوايل ميگم غير از گفتار درماني من دست به همه چيز زدم غير از دكتر خودش يه دكتر مغز و اعصاب خوب تو كرج پيدا كردم بردم پيشش ساميارو ديد و گفت هيچي برو تا شس ماهه ديگه خوب ميشه اصلاً گفتار درماني نبري ها ببري بد تر ميشه
منم اومدم خونه به حرفش گوش نكردم
خلاصه با كلينيك …. كار ميكردم كه نتيجه ان چناني نگرفتم بعد رفتم يه گفتار در مان پيدا كردم توي همون كلينيكي بود كه اون دكتر مغز واعصاب بود
يه روز كه تو اسانسور بودم اون دكتر هم توي اسانسور بود سلام كردم و گفتم اقاي دكتر من چند ماه پيش اومد كم پيشتون گفتين پسرم شس ماه ديگه خوب ميشه خود به خود ولي خوب نشده ها
يه دفه گفت حتماً خانم هيچ كاري نكردي براش
سلام.اولین باری که آبتین تو تلفظ مامان لکنت کرد فکر کنم بعد یه ربع زنگ زدم گفتاردرمانی که میشناختم و ایشون گفتند ناروانیه و خیلی مهم نیست ولی من حسم میگفت این قصه سر دراز دارد نمیدونم چه جوری ولی واقعا انگاری میدونستم شروع یه داستانی هست که ازش میترسیدم.بعدش دوباره گفتار درمان دیگه ای و پیدا کردم تحت نظر جفتشون بود.حس وحشتناکی بود.همش میگفتم چرا آبتین؟چرا بچه من؟با هر لکنت چنان بهم میریختم که هنوزم یادآوریش حالم و بد میکنه.هیچ حس خوشحالی ای نداشتم و تا به آبتین نگاه میکرم گریه ام میگرفت.حال بد و ترس از آینده نزدیک ۳ ماه با وجود مراجعه به گفتار درمان و متخصص علوم اعصاب باهام بود چون آبتین هیچ پیشرفتی نداشت و بدتر هم شده بود.یه شب که میخواست حرف بزنه انقدر گیر کرد تو یه کلمه که تا صبح زار زدم.تو یه گروهی که راجع به پیدا کردن دکترهای خوب بود یه خانمی بهم گفت اگه یه نفر باشه برای درمان لکنت دکتر برزگر هست من اون موقع سریع پیگیر شدم که فهمیدم دیگه تهران نیستن و نمیدونستم مجازی هم میتونم باهاشون درمان کنم ولی اون شبی که تا صبح گریه کردم فرداش گفتم میگردم دکتر برزگر و پیدا میکنم و هر جای ایران باشه میریم پیششون که تو اینستا سرچ کردم و پیداشون کردم
و دایرکت دادم.هنوز هم اولین پیامی که بهشون دادم و دارم و بدون ذره ای اغراق و بزرگ نمایی واقعا با همون پیام های اولیه درباره لکنت آبتین حس این و داشتم که این دفعه مسیر درستی و میرم و به طرز عجیبی آروم تر شدم.کلا تو حس هام اشتباه نمیکنم و دقیقا بعد اولین تمرین رباتی آبتین قفل هاش رفت و نمره از ۶ شد ۰.باور کردنی نبود ولی برای اولین بار بعد ۳ ماه نفس راحت کشیدم.هر چند مسیرمون و نوسان و چالش داشت ولی خیالم راحت بود و استرسم واقعا کم شده بود.اعتماد داشتم و دارم به دکتر و تا ابد مدیون شما هستم
همچنین بیشتر بخوانید
دکتر سلام آرتین از ۹ماهگی حرف زد ویک سال جمله میگفت دقیقا چند روز بعد از ۲سالگی مراسم ختم رفتیم فردای اون روز دچار تکرار در کلماتی که اولشون آ داشت ،شد وحرف آ رو چند بار تکرار میکرد اوایل اهمیت ندادیم بعد مدتی به حرف های بعد رسید چون گاهی لکنت بود گاهی نبود نمیخواستم باور کنم لکنته هیچ شناختی از لکنت نداشتم حتی نمیدونستم درمان داره متاسفانه به فکرم نرسید درموردش سرچ کنم گفتار درمان رو فکر میکردم فقط برای افرادی هست که دیر حرف میزنن یه رفتم با گفتار درمان صحبت کردم حدود ۵ ماه درمان رباتی انجام دادیم دکتر گفتن کار من تموم شد حالا باید به درمانگر سطح بالاتر مراجعه کنید گفتن مثلا کلاس اولش تموم شد باید پیش دکتر دیگه برای کلاس دوم برید😳،یه دکتر دیگه رفتیم تمرینی نداشتیم برای انجام فقط هفته ای دو بار میرفتیم پیش دکتر دوسال دور از درمان بودیم تا اینکه راننده سرویس آرتین بهم دکتر برزگر عزیز رو معرفی کردند خدا خیرشون بده
سلام خدمت جناب دکتر گرامی.
بخاطراینکه پسرعمه رادین دچار لکنت بود و من تمریناتی که انجام میداد رو شاهدش بودم خداروشکر به محض دیدن اولین نشانه لکنت که تکرار بود فورا اقدام به درمان با جناب دکتر کردم
و یکی از اشتباهاتم متاسفانه این بود که بعداز۸ماه که لکنت رادین صفر شد بدون اجازه جناب دکتر درمان رو رها کردم
که بعداز ۳سال دوباره لکنت با شدت بیشتری برگشت
سلام
من وقتی متوجه تکرار مهرسا شدم
اول به دکتر شفیعی مراجعه کردم و همزمان به پزشک مغز اعصاب
متاسفانه همزمان شد با دوران کرونا و دکتر شفیعی دیگه پذیرش نکردن و کمال گرایی ما در انتخاب دکتر درمانگر وقفه ای ایجاد کرد.
اما شانس با من یار بود و انتخاب بعدیم دکتر برزگر بودن و خداروشاکرم که با ایشون و گروه قدرتمندشون اشنا شدم.
مهرسا لکنت شدیدی نداشت اما و نگرانی من زیاد بود.
از شروع درمان میترسیدم.
چون لکنت ما با تکرار شروع شده بود و حاد نبود و فقط خودم اصرار داشتم که لکنته و باید درمان بشه.
اما خداروشکر شخصیت بسیار گیرا و سواد و دلسوزی جناب دکتر از اولین جلسه همسرم را هم با من همراه کرد. هیچوقت یادم نمیره
تنها بودم خونه و پر از استرس و فکر لکنت
ساعت حدود ۱۰ شب بود
به خانم تیموری و خانم ادیب زنگ زدم و هر دو با روی باز باهام صحبت کردن و راهنماییم کردن
با عرض سلام و درود
من اول که پسرم لکنت گرفت فک کردم طبیعیه. چون فاصله تکرارها زیاد بود یک هفته. بعد دیدم شدت گرفت . شناختی از لکنت نداشتم چون اطرافیانم کسی نداشت. تا اینکه همکار خواهرم پسرشون به کلینیک نگاه نو مراجعه کرده بودن. من بلافاصله مراجعه کردم . چون از اینکه پسرم خودش میگفت مامان چرا زبونم میگیره غصه میخوردم.
با سلام
شمیم از ۳ سالگی کلمات رو خوب نمیتونست تلفظ کنه من هم فکر میکردم هنوزه کوچیکه واین طبیعی هست وقتی وارد پیش دبستانی شد تازه ماجرا رو فهمیدم وهمیشه استرس داشتم واز به زبون آوردن کلمه لکنت میترسیدم چون در ارث ما افراد دا ای لکنت زیاد بودن نپذیرفتن این موضوع باعث شد که درمان لکنت دخترم دیر شروع بشه با عرض سلام
اول انکار
نمیتونستم قبول کنم
بعد شوک شدید و روز و شب گریه میکردم. دوست نداشتم زنده باشم.. دلم هزار هزار تکه میشد با حرف زدن دخترم.
اصلا نمیدونستم کجا باید برم!! پیشکی برم!!
بعد شروع کردم به سرچ فهمیدم باید گفتاردرمانی برد.
نی نی سایتو پیدا کردم
میگفتن ول کنید خودش خوب میشه هرکی برد گفتاردرمانی بچه موقت خوب شد بعد بدتر شد.
بعد اسم یه دکترو گفته بودن که فقط این عالیه. منم بعد از دو ماه نوبت گرفتم آنلاین. مهرسا زودم خوب شد بعد اقای درمانگر گفت مثل تیغ دو لبه هست مراقبش باش ممکنه برگرده. بعد بای بای!!
بعد ۲۰ روز یهو نوسان شد باز شوک شدید که چی شاید واقعا درمان نداره و راست میگن!هی سرچ کردم. فهمیدم باید دوره تثبیت میگذروند…. زنگ زدم دکتره جواب نداد.منشی گفت ما به خیلی ها میگیم تثبیت ولی قبول نمیکنن واسه همین به شمام نگفتیم باز دنیا سرم خراب شد. حس کردم زندگیم پاشیده!!
باز هی سرچ کردم تا خدا خواست و شما رو پیدا کردیم بعد از یک سال گریه زاری و دعا…
انشاالله به امید ترخیص مهرسا جان و همه بچه های گروه
سلام و عرض ادب
من دقیقا اسفند ۱۴۰۲ متوجه تکرار های دخترم شدم و دو ماه بعد از طریق همسر برادرم با آقای دکتر برزگر درمان رو شروع کردم.
چون برادرزاده م دچار لکنت بود و شاهد پیشرفت زیادش در مسیر درمان بودم خیلی هضم این موضوع برام راحت بود و از طرفی من لکنت رو یک موهبت میبینم
چون توی این ۶ ماه من کلی تمارین خوب باهاش انجام دادم و کلی یاد چیزای جدید یاد می گیریم هم من و هم دخترم
سلام و وقت بخیر
اولش تعجب
بعد استرس
درمانگر اشتباه و بعد یک جلسه متوجه شدم که ادامه ش بی فایده اس
گیاه درمانی و درمان اشتباه
کاش زودتر باهاتون اشنا میشدم
ولی بازم خدا رو شکر میکنم که شما رو سر راه ما قرار داد
چراغ روشنایی راه ما شدین
و خدا رو شکر میکنم ک دختر عموی من شما رو میشناخت و معرفی کرد
و خدا رو شکر برای الان طاها
روزی هزاران بار شکر
سلام وقت به خیر.
ناراحتی، غصه ،انکار توسط اطرافیان و اینکه ترسیده خوب میشه.
انواع درمان های غیر از گفتار درمانی و از دست دادن تایم یک سال و نیمه.
سلام و وقت بخیر.
من وقتی متوجه لکنت پسرم شدم ۲ سال و ۸ ماهش بود .لکنت وراثتی بود و چون ترس ازش داشتم خیلی شوکه شدم.و بعد از حدود بیست روز، اولین جلسه رو با درمانگر شروع کردم ک با اینکه میگفتم لکنت وراثتی هست باز هم اصرار داشتند ک بارعایت غذا یا تمرینات ساده یک یا دو هفته رو صبر کنم شاید خودش خوب شد.و من به همین دلیل درمانگر رو چندین بار عوض کردم تا با اقای دکتر برزگر بزرگوار اشنا شدم.خوشبختانه بعد از حدود شش ماه مراجعه ی متوالی پسرم ب تثبیت رسید و الان حدود یکسال و ۷ ماه هست ک در تثبیت به سر میبره.ب امید ترخیصی پسر من و همه ی بچه های گروه سلام اولین بار پسرم دو سالش بود فک. میکردم خود به خود خوب میشه چون هیچکس در اطرافیان نداشت توگوگل سرچ کردم نوشته بود۷۵ درصد خود به خود خوب میشن زیاد جدی نمیگرفتم بعدم اصلا فکر نمیکردم درمانش گفتار درمانی باشه فکر میکردم پیش روانشناس باید ببرم یه روانشناس کودک پیام دادم که خیلی مطلع و اگاه بود گفت به گفتار درمانگر مراجع کنین منم به خانم ……… پیام دادم هزینه درمان زیاد بود از نظر منم چیزی خاصی نبود بیخیال شدم تا دیدم بهبودی حاصل نمیشه مدت زیاد گذشته تو گروه تلگرام با اقای دکتر برزگر اشنا شدم کم کم به مرحله رسیده بودم که مضطرب بودم یوقتایی خوب بودم و یوقتایی بد.از طرفی هم فکر میکردم ممکنه خود به خود خوب بشه چون تکرار بود و کشیده و قفل نداشت فکر میکردم ممکنه خوب بشه از طرفی هم به درمان باوری زیادی نداشتم تا اینکه بعد نزدیک به۷ ماه هست به این باور رسیدم که هم خوب میشه و هم درمان اثر گذاره و به مرحله پذیرش رسیدم یه روز بدون تمرین ندارم و تمرینا هم با اصرار و فشار کمی انجام میشن
اگاهی من از لکنت و حرفای خانم ابراهیمی عزیز خیییلی کمکم کرد به پذیرش برسم
از طرفی هم ادمی هستم که کمالگرا وسواسی و ادمی که خیلی زود هر چیز رو باور نمیکنم روز اول لکنت ٣ سال و نيمش بود و اصلا یادم نمیره پرنسا زنگ زد به خالش گفت سلام خ خ خ خاله همون لحظه انگار یکی محکم سیلی زد توصورتم چون اصلا تجربه لکنت و نداشتم تا ۳ ۴ روز فکرم درگیر بود شبا تا صبح تو گوگل بودم
بلافاصله با خواهش از یه دکتر گفتار درمان خیلی معروف بعد از ۱۰ روز وقت گرفتم
تو همین روزا پرنسا کلاس زبان هم هرروز صبح تا ظهر میرفت همش خودمو سرزنش کردم که زبان باعث شده اینجوری حرف بزنه
دیگه گفتار درمان یه نفر و از مرکز هفته ایی ۳ بار میفرستاد منزل با پرنسا کار میکرد ولی بعد چند ماه نتیجه که نگرفتم هیچ بدتر هم شد اصلا همون ۲ کلمه ایی هم که میگفت دیگه نمیتونس بگه به اضافه اینکه تیک چشم هم گرفتد با اون گفتاردرمان قطع همکاری کردم وقتی تیک گرفت سری از یه دکتر فوق تخصص روانپزشک کودک که خیلی دکتر به نامی بود وقت گرفتم ایشون رسپریدون و تجویز کردن رسپریدون و سر وقت دادم از یه گفتاردرمان دیگه وقت گرفتم پیش ایشونم چند ماهی رفتم ولی دریغ از یه نتیجه مثبت هی بدتر میشد خداشاهده من اصلا تو این مدت کوتاهی نکردم
داشتم روانی میشدم مغزم کار نمیکرد اصلا روزهای خوبی رو سپری نمیکردم تا اینکه بعد از ۲ تا شکست که ۲ سال و خورده ایی زمان و ازم گرفت به لطف خدا با اقای دکتر برزگر اشنا شدم….
سلام و عرض ادب
وقتی ک من متوجه تکرارهای پسرم شدم ، خیلی بهم ریختم به دلیل اینکه برادر شوهرم هنوز هم لکنت داره ، به فکر درمان افتادم . ازطرفی همسرم در دوران کودکی حدود۲۰ روز لکنت کرده بود و بعدش کاملا خوب شده بود ،اطرافیان بهم پیشنهاد دادن ک صبر کنم خودش درست میشه .و تکرارها زیاد نبود شاید نمره یک بود .برای همین فعلا منصرف شدم ولی تو دلم همیشه آشوب بود.
تا اینک بعد گذشت نه ماه تعداد تکرارها زیاد شد و علی رغم مخالفتها،من مصمم شدم ک دنبال درمان باشم.ازطریق یه دوست با دکتر برزگر آشنا شدیم و درمان رو شروع کردیم و خدا رو شاکرم که از اول راه درست رو بهمون نشون داد، امیدوارم باقی مسیررو پرقدرت ادامه بدیم
درود آقای دکتر
وقتی متوجه لکنت پسرم شدم، اولش باور نمیکردم و بعدش انگار در فاز انکار فرو رفتم.
چون اعتقاد داشتم بخاطر ترس اینطوری شده، بیشتر *امید داشتم مشاور یه کاری بتونه بکنه که یک مشاوری این وسط تشخیص اختلال اوتیسم داد !!!!! و چون مطمئن بودم پرت و پلا میگه، کلا اجتناب کردم از اینکه حتی پیش مشاور ببرمش.
انگار صبر کردم و امید داشتم گذر زمان درستش کنه.
حدود دو سال و نیم گذشت و دیدم همش کم و زیاد میشه و درست بشو نیست!
رفتیم پیش ………..(شَیّادِ اعظم) که بعداز دوماه دیدم بچهی ۶ساله اصلا نمیتونه در طولِ کلِ شبانه روز با تکنیک حرف بزنه، درمان رو رها کردم که پسرم بزرگتر بشه و بعد دوباره مراجعه کنم.
که دوباره بعداز گذشت حدود دوسال با دکتر برزگر آشنا شدم و خوشحالم علیرغم اینکه زمان طلایی رو از دست دادیم، اما درمان ما خیلی طولانی نشد و سرِ یکسال شکر خدا به تثبیت رسیدیم.